۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

ای جفا کاران جفا را را بس کنید

اي جفا كاران جفا را بس كنيد
ظلم بر اين مردمان بي نوا را بس كنيد
نام دين را مي بريد و نان آنرا مي خوريد
كشتن و كين و بلا را بس كنيد
خون مردم مي مكيد و دل خوشيد
با دل پر خون مردم دل خوشيد
مردم ما ساده و خوش باورند
در تمام حیله ها مر غافلند
حکمرانی بر این مردم همی آسان بود
حیله و حیلت گری را بس کنید
مال مردم مي بريد و می خورید
اي تبهكاران تبا را بس كنيد
اي بطاهر ناصر و مصباح و نور
در خفا دنبال تزويريد و زور
داد بر حق و عدالت مي زنيد
حيله و رنگ ريا را بس كنيد
دوست مي داريد كويند مدحتان
در كنار أن ببوسند دستتان
خلق بي جاره نداند قصدتان
بي عدالت پیشگی را بس كنيد
أنقدر كفتيد دشمن در سخن
تا كرفتار أمديم از مرد و زن
سخت كير ي از براي حفط قدرت مي كنيد
سخت كيري و خطا را بس كنيد
گر بمیرند مردمی با حال زار
ظالم مظلوم کش هم بی قرار
خنجر و تیغ و طبر ناید بکار
نهضت شمشیر و شر را بس کنید
از برای مردم گفتید این سخن
سود پول باشد حرام و عاقبت رنج محن
حال که قدرت آمد پیشتان
خوردن مال حرام و ربا را بس کنید
آمدید تا حق به حق داران دهید
سروری وتزویر ویران کنید
جز گرفتاری و غم نامد ببار
ای سیه رویان شرر را بس کنید