۱۳۸۷ تیر ۷, جمعه

سوالات جدی و گریز ناپذیر از دست اندر کاران این نظام چه قبل و چه بعد

قبل از طرح این سوالات، چند نکته بعنوان مقدمه لازم و ضرور به نظر می آ ید :
مقدمه ی اول :
!) همه می دانند: که جنگ یک پدیده ی مشئوم و ویران گر است که اگر کسی منکر شود مشگل روحی
و روانی ویا مرض و غرض دارد .
2) معمولاجنگ گزینه ی اجباری و متناقض با منافع ملت ها و بیشتر در راستای سیاست دولت ها است.
3) ممکن است جنگ موجب تلاش بیشتر و در نتیجه نو آوری های تازه و پیشرفت نسبی شود ولی بواقع
هیچ کس نمی تواند انکار کند که با ویران گری ها یش قابل مقایسه نیست .
4) جنگ ویرانگر اقتصاد ، مخرب فرهنگ و تمدن، منافی با پیشرفت و سیر معقول اجتماع ، زمینه ساز
فسادو نا امنی وفقر و استیصال جامعه و.... است .
مقدمه ی دوم :
1) انقلاب کاریز ماتیک ایران، در بهمن 57 رخ داد و در حدود شهریور 59 جنگ صدام با ملت ما که منتظر فرا رسیدن مدینه ی فاضله و بهشت جاودان وعده داده شده بودند .
2) همه می دانند: که صدام فردی خونخوار ، جنایتکار ، غیر قابل اعتماد ، مخ نظامی صرف ، بی رحم ، بیرون آمده از حزب بعثی بسته و نابکار ، وووو
3) همه می دانند: که بعضی از کشور ها مترصد فرصتند تا سلاح های جدید خود را در معرض آزمایش و فروش قرار دهند .
4) همه می دانند: که در مواقع بروز جنگ ، سیاست ها ی مدبرانه ، مدیریت های عاقلانه ، محاسبات مدققانه ، تجمیع فکر های متفکرانه ، پرهیز از احساسات کودکانه ، دوری از اغراض مغرضانه، رفتار منصانه ، تصمیم های عادلانه وووو کار برد دارد .
با این اوصاف : سوالات از این قرار است ، که اگر بی پاسخ بماند به یقین مسولین در درگاه خالق هستی و دادگاه بی چون و چرای تاریخ و ملت مواخذه و محاکمه خواهند شد ، به امید وجود قاضی عدالت گستر و دادخواه و ظالم ستیز.
1) چرا جنگ شروع شد؟
2) جدای از اینکه ما می خواستیم انقلاب را صادر کنیم ولی بعد از اینکه متوجه شدیم چنین چیزی ممکن نیست !چرا ادامه پیدا کرد؟
3) با اینکه بی اعتباری صدام و نا خرسندی دنیا نسبت به این فرد جانی ثابت بود ، چرا همه ی دنیا (و به گفته ی خود مسولان نظام؟ شرق و غرب پشت سر صدام در جنگ )علیه ما صف کشیدند ؟( همانند سیاست های هم اکنون که بیش از پیش دنیا را علیه ما بسیج کرده است؟!) مگر ما چه کردیم که دنیا یک پارچه علیه ما صف آرایی کردند؟ آیا سیاست صدام دنیا را به پشتوانه ی خود و علیه ما بسیج کرد ؟ یا سیاست ما باعث چنین امری شد ؟ ویا فکر می کردیم دنیا را مثل شاه سرنگون می کنیم؟
4) ممکن است گفته شود که طبیعی است که اعراب به پشتوانه ی صدام در آیند ؟ (در تاریخ نیز شواهد وجود دارد ، جنگ عثمانی ها با ایران ، مسائل سنی و شیعه و غیره؟!) ولی سوال اینجاست که مگر ما نمی دانستیم که اعراب حس ناسیو نالیستی دارند و بر علیه ما متحد می شوند ؟ و دیدیم که همه علیه ما متحد شدند ؟! کویت رسما جزیره ی بوبیان را در اخیار صدام قرار داد ؟! عربستان خرج جنگ صدام را را می پرداخت ؟! ( البته دیدیم که مزدشان را گرفتند؟!) وووو تنها و تنها آن بعثی دیگر آقای حافظ اسد سوری بود که با چهره ی دوگانه و یا هزار گانه دهان برای بلعیدن منابع این ملت مظلوم باز کرده بود و بعضا به میخ و گاهی به نعل می زد ؟! هماندد دردانه اش بشار جان که روش پدر را به پیش گرفته ؟!
5) دور از تعصب و توجیح اعمال خودمان و به عبارتی منصفانه ، نتیجه ی این جنگ خانمانسوز چه بود؟!
6) بواقع آیا این جنگ وبه گفته ی خودمان منافع استکبار جهانی را تامین نمی کرد ؟ ! کما اینکه همین شعار را هنوز که هنوز است نمی دهیم؟!
7) حضرت عباسی این مملکت را چقدر عقب انداختیم ؟!و دنیا به کجا رسیده ؟! البته کشور های صنعتی و غربی که بمانند ؟! همین مالزی و یا اندونزی و.......
آقا باور کنید چهار سال دیگر آب برای نوشیدن نداریم ؟! بماند که الان پول نفت و گاز و منابع دیگر در حلقوم حسن و اسماعیل وهابی که برای صدام عزای عمومی گرفت و یا طا لب که برای ابو مصعب عزا دار بود و جاسم و قاسم یاسرو مقتدا و مصطفی و مجتبی ومرتضی و ووو است ؟!
والیه المشتکی فی کل امور

۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

مستی و هستی

دروادیه ی مستی مستان همه مستند*****راه و روش مستی هرگز نگسستند
دررهگذر مستی مستا نه ی مستند*****با می بنشستند ولی نی نشکستند
مستانه خرامیدن و مستانه رمیدن*****گر باده پرستند ولی دل نببستند
مستانه چو پروانه پی شمع برستند ****** پیما نه بدستند که بت را نپرستند
چون با می معشوق به میخا نه نشستند ****** تا خا نه ی تزویر بروی خود ببستند
عا شق تر از آنند که دنیا بپرستند ****** مخمور دمی اما شیدا و ملستند
با مست بگویید که باشد ره مستی ****** دلدادگی و عاشقی و هستی و مستی
این بود دمی گام زدن در ره مستی ****** اما طرف دیگر دنیا بودو ریا پرستی
سجا ده پرستان که به می دل نببستند ****** تسبیح بدستند که تا ره بگسستند
با می ننشتند و ساغر بشکستند ****** این ظاهر امر است که حق را نپرستند
چون مسجد و محراب به نام خود ببستند****** عشرتکده و میکده و دیر گسستند
ظاهر بپسندند و ز معنا برستند ****** تا هر چه که زیباست بر آن چشم ببستند
آن منبر و لباده که ابزار بدستند ****** آراسته شدند با آن تا راه گسستند
گویید به این قوم که با شد ره رستی ****** آزادگی و راستی و زیبا پر ستی

۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه

اگر عاقل باشم دیگر اروپا نمی روم

!قبل از اینکه از غیر خودی ها محسوب شویم واز سفر مکه و کربلا و سوریه توسط امیر الحاج این مرد 00000000 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! محروم گردیم ، به این ممالک می رفتیم و لذت می بردیم و هنگام بازگشت نیز سر حال و با پرونده بهشتی باز می گشتیم .چرا که :1) این ممالک دار المومنین هستند و با مومنین در حشر ومعاشرت بودیم .2) سفر به ممالک مذکور بهشت به همراه دارد و خواهد داشت.3) در این ممالک غذاهای حلال می خوردیم . مشروبات همه حلال و اسلامی بود.4) از بنا های طاغوتی و هزران ساله خبری نبود و هرچه بود از آثار جدید که همین غربی ها ساخته اند بود البته غیر جاهای نیمه باقی مانده از آثارطاغوتیش وووووو5) هنگام بازگشت مورد استقبال قرار می گرفتیم کما اینکه در عزیمت همراهی می شدیم .6) از همه مهمتر موقعی که باز می گشتیم دچار سردر گمی و افسردگی نمی گشتیم چون شباهت های فراوانی بین ما شیعیان و این ممالک بود از جمله آب و هوا دین و سنت عواطف اجتماعی و غیره اما در حقیقت در کشورهای غیر اسلامی و از جمله کشور های غربی و بخصوص اروپا چه می گذرد ؟ 1) این ممالک دار الکفر است ؟!2) به جای مسجد و محراب می و میخانه وجود دارد؟! 3) خداوندمردم این ممالک را از نمار و روزه و حج و جهاد و 000 محروم ساخته است ؟!4) آزادی در دین و عقیده و00000 دارند ؟! نمی دانند آزادی یعنی بی بند و باری؟!5) بناهای هزران ساله و طاغوتی دارند ،آخر این ها به چه درد می خورد؟!6) از آثار بدرد نخور و طاعوتی به خوبی حفاظت می کنند ( موزه ی اوور در فرانسه) اما از حق نگذریم چه مبلغ سرشاری کسب می کنند؟! 7) از نظر آب وهوا که نگو هر روز باران می آید آفتاب به ندرت دارند همه سبزه وگل و گیاه ، این بی دینان یک متر کویر ندارند .؟!8) ازنظر صنعت که نگو همه چیز پیشرفته و انسان ها ماشینی و از هم اکنون روانه ی دوزخند،؟!9) از نظر روابط اجتماعی هم بی کلاسند ممکن است فردی بسیار کار داشته باشد ولی پشت چراغ قرمز می ایستد و اصلا فکر نمی کند که بابا بزن و برو و به کارت برس ؟!10) از نظر فرهنگی: اینان فکر می کنند که انظباط اجتماعی مشگلی را حل می کند ؟!فکر می کنند رعایت حقوق دیگران عدالت است ؟! به هم دروغ نگویند هنراست ؟! سر هم دیگر کلاه نگذارند فایده دارد؟! اصلا بین سادات و غیر فرقی نمی گذارند ؟! وای بر احوالشان که حوق سادات را با ذیگران یکسان می دانند؟! نمی دانند که این بزرگواران در شکم مادر با حقوق مضاعف به دنیا می آیند ؟!همچنین نمی دانند که رضوان بهشت از آنان است ؟! ووووو از همه مهمتر تابع هیچگونه ولایتی نیستند؟! خیال می کنند با چهار تا ابزار آلات پیشرفته و مدرن یا چهارتا بنای سر به فلک کشیده و آسمان خراش ، چهارتا شهر تمیز و زیبا ، چهارتا دریای آب و رودو رودخانه ، چهارتا فروشگاه کذایی وووو عقل کلند زهی خیال باطل ؟! وووووبابا والا گیج و سر در گم شدیم و دیگر هیچ سر در نمی آوریم لذا نوشته هامون هم بی در کجاست و گیج و بی سرو ته است ؟!اما به یقین می رساند که چرا دیگر به اروپا نمی روم چرا که سر در گمی افسردگی و ووبه همراه دارد؟!