آقای احمدی نژاد درست می گویند

رئیس جمهور محبوب ایران که شدیدا و بحق از جانب رهبری حمایت می شوند، فرمودند : اگر نفت ارزان شود به ما لطمه ای وارد نمی شود و ما با نفت 5 دلار هم کشور را اداره می کنیم ! به نظرم این حرف بسیار متین و درست و در عین حال شجاعانه است ؛ چرا که سهم ما از نفت همین 5 دلار است و نه بیشتر . پس افزایش و یا کاهش نفت تاثیر چندانی در زندگی و آبادانی ما ندارد و تنها ضررش برای برادر سوریه ، پشتیبان چین ، سرور پوتین ، مجاهد نستوه حسن نصرالله، ستاد انتخاباتی اباما ، مبارزبزرگ چاوز و ونزوئلا و ازهمه گذشته برادر وهابیمان جناب اسمائیل هنیه و.... است . پس از کاهش و افزایش نفت ما را چه سنن ؟

منطق گیوه ای

زمانیکه رئیس جمهور آمریکا در عراق مشغول سخنرانی بود ، فردی گیوه پا ، گیوه هایش را از پا در آورد و طرف بوش پرتاب کرد و باعث سرور تمامی گیوه پایان شد ؛ از همه مهمتر که دولت های گیوه ای این عمل گیوه پرانی را ستودند و جشن گرفتند ؟! بعید نیست که از این پس گیوه بسیار گران قیمت شود و گیوه پایان و پا برهنه ها به نوایی برسند! اما این یک طرف قضیه است و طرف دیگر اهانت به یک رئیس جمهور و یک ملت است که تاوان اشتباه یک رئیس جمهور را یک ملت می پردازد . اما ملت عراق می خواهند مستقل و آزاد باشند ؛ حال که صدام مرده ولی علی شیمیایی زنده است وی را به جای صدام بگمارند و این مردم شریف را به حال خود بگذارند تا دیگر بطرفشان گیوه پرتاب نشود ؛ خلایق هرجه لایق

عبدالله نوری گزینه ی نا گریز

البته جناب عبدالله نوری املاء نوشته و غلط هم داشته که خداوند او را دببخشاید ، ولی به نظر می رسد در شرائط کنونی وی بهترین گزینه برای ریاست جمهوری است . ما که دیگر تصمیم به شرکت نداریم و گناه ترک این فریضه را به جان خریده ایم ؛ اما اگرقرار بود که رای بدهم به آقای نوری رای می دادیم .چرا که اگر عبدالله بگوید سعی در عمل دارد ولو بلغ ما بلغ . بعکس بعضی که فقط می گویند و هیچ عمل ندارند ؟! ( دو صد گفته نیم کردار نیست ). و یا می گویند و تنها در راستای منافع خودشان عمل می کنند ؟! پس چرا روزه ی شک دار بگیریم ؟! اگر چه این چند سال روزه ی یوم الشک هم باب شده است ؟! .........

آقای احمدی نژاد را اینقدر آزار ندهید

از زمانیکه دکتر احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور معرفی شد ، دائما مورد آزار قرار گرفته است ؛ چرا که
1) ایشان می خواستند: عدالت و مهر ورزی رایج شود ، ولی 3% نگذاشتند.
2) ایشان در نظر داشتند : اسرا ئیل را از نقشه جهان حذف کنند ؛ ولی استکبار نگذاشت .
3) ایشان اسرار داشتند : دولتمردان و وزیران با تقوا و مومن را سر کار بیاورند ، ولی عده ای تخصص خواستند ؟. آخر این چه کار بود که با دکتر کردان که وزیر سفارش شده بود و منصوب به ایشان یود کردند ؟ آیا واقعا مجلسی ها نمی دانستند که دکتر کردان سفارشی چه کسی است؟ گفتند دکترای دکتر کردان جعلی است ، ولی ابدا ایشان در جریان نبودند . از طرفی مگر همین دکتر کردان تنها ست که مدر ک جعلی دارد ؟ مگر کسانی نبودند که یک شبه مدارج علمی بالایی را پیمودند ؟!
این چه فعالیتها و تبلیغات بی بند و باری است ؟! والا آقا که نمی بخشد ! خدا هم نمی بخشد ! الان هم راجع به وزیر معرفی شده ی ایشان دکتر محصولی پرداخته اند و می گویند سرمایه دار و جزء 30 در صدی هاست که سرمایه ی 70 در صدی را در دست دارند ؟! می گویند : اینها که نداشته باشند ؟! آن 70 در صد که ندارند ، اینها هم نداشته باشند ؟! پس همه بمیرند ؟! لا اقل بگذارید دکترمحصولی بیاید ،شاید مقداری از سرمایه اش را بدهد و وضع مردم بهتر شود ؟! کما اینکه اگر گذاشته بودند وزیر نفت شود چه می شد ؟! عدالت برزی و مهر درزی می شد .وووووو......

آقای خا تمی سرجد ت دیگر سیامون نکن ؟!

جناب آقای خاتمی خدا را شاهد و ناظر می گیرم که این مطلب را از روی حسن نیت می گویم و البته در درستی ویا نا درستی آن یقین ندارم . ولی برای گفته هایم دلایلی دارم .که به اختصار بدان اشاره می رود.
1) 1)به نظر می آید که این مملکت در موقعیت خوبی قرار ندارد وصد البته مردم که نقشی ندارند و رهبری آقا یان نیز تا کنون موفق نبوده است و لذا از نظر سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ووو.در جایگاه مناسبی قرار نداریم، پس درست کردن آن ممتنع و یا حد اقل کا ری بسیار دشوا ر است که ما این را در شما نمی بینیم کما اینکه قبلا دیده ایم. 2) اگر چه مردم ما فراموشی تاریخی دارند، ولی کار نامه شما هنوز به تاریخ نپیوسته و اگر هم پیوسته باشد از آن زمانی نگذشته است؟! و مردم ما به خوبی به یاد دارند که بین گفتار شما و کردارتان بسیار فاصله بوده است ، اگر چه آقای احمدی نژاد به کمک آقا کار نامه شما را سفید کرده اند و روی ضعف نا بخشودنی شما سر پوش گذاشته اند، ولی فراموش نکنید که تاریخ را نمی توان گول زد!
3) به فرض که شما تصمیم جدی هم گرفته باشید ، ولی یه یقین آقایان تصمیم شان جدی تر از شما ست و کدام تصمیم پیروز است که جواب از توضیح واضحات است؟!
4) انگیزه ی مردم یکی دیگر از مسائل سرنوشت ساز است ،( که اگر شما بدان موافق باشید و مثل رفسنجانی فکر نکنید ) پس در حقیقت دیگر این انگیزه نیست ؟!
5) به یقین شما می دانید که روزی استثمار الفاظ ابزار کاری برای فریب مردم بود و حال آنکه دیگر آن کار مفید فایده نیست و از طرفی رقیبان هم این طرفند را یاد گرفته اند و به خوبی از آن استفاده می کنند ، کما اینکه آ قای احمدی نژاد چنین کرد ؟1
6) شما تنها سرمایه ی باقیمانده ی اصلاحات هستید آنهم به لطف عملکرد آقای احمدی نژاد و رفسنجانی . پس این سرمایه ی نیم بند را از بین نبرید.
7) شما خوب می دانید که آراء مردم بسیار ناچیز است و این خود حکایت از مردمی نبودن رژیم دارد و از طرفی با وجود احزاب وابسته و پادگانی نمی شود کاری از پیش برد ، چه رسد به اینکه آقای کروبی هم سینه سپر کرده و ایستا ده و بدون کم وکاست می خواهد رئیس جمهور شود .
اگر می خواهید بیکار نباشید به آقای کروبی بپردازید که در این صورت دیگر نه چیزی را از دست می دهید و نه مردم را بیش از پیش نا امید می سازید .چرا که آقای کروبی نه برای آقا ضرر دارد و نه مردم ازش انتظار معجزه دارند و پرونده اش به خوتی روشن است . وی خوب می دود و خوب هم باز می گردد؟!
گریه ی شمع از برای ماتم پروانه نیست صبح نزدیک است در فکر شب تار خود است

تاکید بر نرفتن به کشور های غربی

در مقا له ای نوشتم که اگر عاقل باشم هر گز به کشورهای غربی وحتی مالزی و یا ترکیه ... سفر نمی کنم ؟! چرا که رفتن به این کشور ها موجب می شود که آدم افسردگی پیدا کند و در حقیقت از زندگی سیر می شود .
جدای از اینکه اینها دین ندارند و به عبارتی مسلمان نیستند سید و روحانی هم ندارند و خلاصه خسر الدنیا و الاخره هستند .
اما چرا ما افسردگی پید ا می کنیم چون آنها با اینکه دین ندارند ولی در بهشت توصیف شده زندگی می کنند ، قوانین نسبتا درست دارند و از همه گذشته پایبند بدانند. گویی دروغ کمتر می گویند ، به هم کمتر خیانت می کنند و خلاصه گفتار نیک ، کردار نیک و پندار نیک دارند .
پس بهتر آنستکه به مکه و عراق و سوریه و غیره برویم ، تا زمان برگشت نه تنها سر گیجه پیدا نکنیم بلکه خوشحال هم هستیم ، که چه جای خوبی زندگی می کنیم حال بگذریم که چهار روز دیگر آب خوردن هم نداریم .
نکته ی جالب اینکه در مسیر این کشورهای مسلمان آدم چیز هایی را می بیند که خیانت به همدیگر را به نحو احسن و تکمیل می بیند .( البته مکه را باید استثنا کرد.)
آری برادر : در سفری به سوریه که از کشور ترکیه می گذشت دیدم ، راننده و شا گرد و مدیر و... همه و همه بگونه ای تاجرند ؟! حال تاجر چی هستند ؟ باید دید ؟! گویا این پول که از مسافر می گیرند پول چاشت آنان است و بقیه درآمد جای دیگر تامین می شود . آنچه ما با چشم غیر مسلح دیدیم این بود که : راننده به غیر چیزهایی که مخفی کرده بود و ما به عینه ندیدیم و تنها شنیدیم این بود که در ماشین جاسازی شده بود و زمانیکه از ایران حرکت می کنند این ماشین را پر از گازوئیل می کنند و در ترکیه می فروشند .
این ماشینها برنامه دارند که در بین راه و در جا های مختلف ایستکاه دارند برای فروش جنس و از جمله گازوئیل . یکی از محل ها که ما دیدیم شهر قاضی عنت ( قازی انت ) ترکیه بود . اینها در گاراژی پارک می کنند و به بهانه ی خرید، مسافران را دنبال نخود سیاه می فرستند و امتعه ی خود را مبدل به پول می کنند .
به عنوان مثال : اتوبوس سفید رنگی به شماره ی 26472222ازتعاونی سیرو سفر، گازوئیل را به ماشینن ترکیه ای به شماره ی 233س-ب 27 فروخت. و ماشین خود ما ، آبی رنگ (بنفش) به شماره ی 11-861- 234
حدود 1000 لیتر گازوئیل از ماشینش کشید و به ماشین ون مانند ترکیه ای فروخت . من از این مساله بسیار متعجب شده بودم به راننده گفتم آقا این کار خیانت است ولی او در جواب گفت برو بابا خدا پدرت را بیامرزد معلوم می شود که از هیچ کجا اطلاع نداری و برو هر کاری از دستت می آید بکن ؟!
وقتی به اولین پلیس راه رسیدیم جریان را به پلیس راه ماکو اطلاع دادیم ، ولی مامور محرمانه به ما گفت آقا کار همه است . اما ما رها نکردیم و بلاخره از پلیس 110 آمدند و نوشته ای نوشتند و گفتند از قم دنبال کنید ؟! و یک شماره هم به ما دادند که در صورت نیاز مراجعه کنیم 3241621- 0462

جالب اینکه بوی گازوئیل بسیاری از مسافرین را مریض کرد وهمه تا آن زمان معترض راننده بودند ولی وقتی که ما شکایت کردیم راننده دوید و به مسافران گفت اگر ماشین مرا به پا رکینگ ببرند اساس شما را در خیابان می ریزند و این مسافرین که تا این زمان همه معترض بودند علیه ما شدند که چرا شکایت کردی و ما را مجبور به پس گرفتن کردند ، نکته ی قابل توجه دیگر اینکه آقای مدیر هم اجناسی داشت که در ترکیه فروخت و من تنها چایی را دیدم و به گفته ی چند تا مسافر شکر هم فروخته ، البته ما شکر ها را در ماشین دیدیم و.....؟؟؟؟!!! حال چه کسی است رسیدگی کند و قس علی هذا کل مسائل دیگر مملکتمان را
پس حالا معلوم شد که اگر عاقل باشم غرب نمی روم ؟و باید هیچ کجا نروم و هیچ چیز نبینم و نشنوم و وبلاگ هم نداشته باشم و حرف هم نزنم تا راحت راحت باشم .

کدام عمل انسانی بود؟

چندی است از جریان مبادله ی اسراء بین اسرائیل و حزب الله لبنان می گذرد ، فکرم مشوش بود با خود جنجال می کردم به فهم خود مشکوک شده بودم! ولی به چند نفر از دوستان رسیدم ، دیدم آنها نیز چنین فکر می کنند ! اما قبل از بیان مطلب اشاره به یک مقدمه ی که روشن کننده ی فکروضمیروانصاف ما باشد خالی از لطف نیست.
قدر مسلم همه ی انسانها ممکن است خطا کنند و کسی مصون از این امر نیست ، حتی بعضی از علمای شیعه با اینکه حساسیت خاصی نسبت به معصومین دارند ولی قائل به اشتباه آنان هستند . کل ابن آدم خطاء .
بطور مسلم خوب و بد مطلق وجود ندارد و همه چیز نسبی است و بقول مولوی :"پس بد مطلق نباشد در جهان ### بد به نسبت باشد این را هم بدان " .
با این وصف ما قائل به معصومیت هیج کس نیستیم و اسرائیل نیز از این امر مستثنی نیست، بلکه ممکن است در بعضی از موارد گناهان نا بخشودنی هم داشته باشد. و قس علی هذا.
اما به حق در این مورد بخصوص ،" یعنی مبادله ی اسراء ". کار کرد اسرائیل نه تنها سیاسی ، نوعی هوشیارانه،و به عبارتی مظلوم نمایا نه بود، بلکه عملی بس انسا نی و درس گونه بود !
نگاه کنید حزب الله دو تا طابوت تحویل اسرائیل داد ، در این دو طابوت دو اسیری بودند که مردم اسرائیل مدتها انتظار آنان را می کشیدند ؟! بسیاری از اتفاقات به جهت تحویل ندادن این دو اسیراتفاق افتاد ؟! و به هر حال دنیا مترصد باز گرداندن این دو اسیر ، آن هم بطور زنده بودند وووو
ولی حزب الله در موعد مقرر دو طابوت تحویل اسرائیل داد ؟! البته بعضی این عمل را تفسیر به توانایی و دانایی و زیرکی حزب الله کردند و حتی پیروزیشان را جشن گرفتند ؟! چرا که تا دم آخر نگذاشتند کسی بفهمد که این دو اسیر زنده اند یا مرده ؟! و درپایان دو طابوت تحویل دادند ؟!وووو
اسرائیل نیز حدود 200 نفر غیر زنده و پنج تن زنده تحویل حزب الله داد ؟!
اما هزار نکته ی باریک تر از مو اینجاست که اسرائیل در بین زنده ها کسی را تحویل داد به نام سمیر قنطار که روی او بسیار حرف داشت؟! ولی باز هم او را تحویل داد تا دوتا طابوت را تحویل بگیرد ؟! که ما جدای از مسائل سیاسی و غیره آن را عملی پسندیده ، شجاعانه ، مردانه و انسان مدارانه وغیره می دانیم، پس اسرائیل باید جشن می گرفت و نه حزب الله .
باشد تا درسی برای ..............
مرد باید که هر کجا باشد ## عزت خویش را نگه دارد
خود پسندی و ابلهی نکند ## هر چه کبر و منی است بگذارد
همه کس را ز خویش به داند ## هیچ کس را حقیر نشمارد

عدالت به معنای بی عدالتی نیست

در سیزدهم رجب المرجب 1429 هجری-ق یعنی روز تولد مولاالموحدین پرچم دار عدل و عدالت حضرت علی (ع) ،جناب رهبر ایراد سخن فرمودند ، که الحق و الانصاف نکات جالبی را اشاره رفتند .و از جمله عدالت و عدالتخواهی و عدالت در گفتار و کردارآن امام همام بود. به یقین این گونه سخن گفتن در جایگاه خود عدالت است و بس نیکو . الذی فسوی والذی قدر فهدی
هرکه نیک کرد یابد کرد ##### بد به خود کرد و نیک با خود کرد
اما هزار نکته ی باریک تر از مو اینجاست ، که اشاره ی بدان ها خالی از لطف و بهره نیست ، اگر چه ممکن است برای گوینده آفات زیانباری در بر داشته باشد ! ؟ اگر پسند واگر نا پسند می گویم ### نگفته بودم و اینک بلند می گویم
1) اگر کسی در مقامی باشد و احتمال شاذو نادری بدهد که به اجتماع ویا کسی اجحاف شده و یا مورد بی مهری وبی عدالتی قرار گرفته ، دم زدن از عدالت خود بی عدالتی نیست؟! روزی امام علی (ع) پیر مرد نابینایی را دید که گدایی می کرد ، فرمود :"این چه کاری است ؟ گفتند : یا علی مسیحی است! امام گفت : آن وقت که قدرت بر کار داشت ، از او کار گرفتید ، حال که عاجز شده رهایش کردید ؟! از بیت المال زندگیش را تامین کنید ."
2) اگر لفظ عدالت را بکار بریم و تنها برای سر گرمی و یا خدای نا کرده وقت گذرانی و رفع تکلیف از خود باشد ؟! این خود بی عدالتی نسبت به این لفظ مقدس نیست؟! اقولا بغیرعلم و(عمل)
3) اگر نکته ای را بیان کنیم وتوان عمل آن را نداشته باشیم ! این خود نوعی دوری از عدالت نیست ؟! مرد باید که هر کجا باشد ### عزت خویش را نگه دارد
4) اگر کسی درشت گویی کند و آبروی مومنی را در معرض خطر بیندازد ، این خود منافات با عدالت ندارد؟! پیامبر به عثمان بن مظعون می فرماید: " ان الله ارسلنی مبلغا و لن یرسلنی متعنتا"
5) اگر بواقع قتل های زنجیره ای برنامه ی از پیش تعیین شده باشد و کسی جلوی افشای آن را بگیرد و نگذارد قاتلان به دست عدالت سپرده شوند ، این معارض با عدالت نیست؟! ان الله یامرکم ان توادوا الامانات الی اهلها.....
6) اگر کسی جلوی انتقاد و بقول امروزی ها مطبوعات و ارباب جراید را که در اصلاح جامعه و بویژه متصدیان امر نقش دارند را بگیرد، آیا در حقیقت این یک نوع مخالفت با عدالت نیست؟! این در خطبه ی معروف حضرت علی(ع) به مالک اشتر راجع به خوش رفتاری نسبت به مخالفان و منتقدان آمده است..
7) اگر کسی به سران دیگر ممالک ولو بوش باشد( که ما دشمن فرضی خود گرفته ایم) اهانت کند، این مخالف عدل و انصاف نیست ؟! ولاتسبواالذین یدعون من دون الله فیسبواالله عدوا بغیر علم
8) اگرکسی بین دول و ملل تفاوتی قائل نشود مانند همین دولت اسرائیل و ملتشان و حال آنکه طبیعتا این دو یکی نیستند ، آن کس از روی عدالت رفتار کرده ؟! به هر حال ملت اسرائیل یک ملتند و حق زندگی دارند و ما نباید با هر وسیله ای جلوی زندگی آنها را بگریم ؟! لکم دینکم ولی دین
9) اگر کسی در بیت المال افراط و تفریط کند و یا جایی خرج کند که مردم آن مال خود مستحقند ویا جلوی دزدان بیت المال را نگیرد ؟! این منافی با عدالت نیست ؟!
بر قطره ی سرشگ یتیمان نظاره کن ### تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست!
10) قد نصب لله فی ارفع الامور من اصدار کل وارد علیه و تصییر کل فرع الی اصله
به هر حال ما می خواستیم بگوییم که گفتن عدالت به معنای خود عدالت نیست و زمانی عدالت گفتنش با معنا است که همراه عمل باشد . اگر کسی بیشترطالب باشد ، در مقاله ی حوزه و روحانیت از منظر جامعه و تاریخ نوشته ام که می تواند مراجعه کند،
در خانه اکر کس است یک حرف بس است.

آب قم گوارا می شود!؟

بعد از انقلاب قم یکی از شهرهای ویژه و مهم ایران بشمارآمد ، به همین سبب مسولین محترم نگاه ویژه به قم داشتند ، بوجه های زیادی به قم تخصیص داده می شد تا قم آباد گردد! ( البته نه تنها برای آبادی قم بلکه بیشتر برای آبادی اسلام و مکارم و مصابیح و نورانی کردن آن بوده و هست که این قسمت ربطی به ما ندارد و ما نباید اظهار نظر کنیم و الا کافر بی چون و چرا می شویم)
ولی در حقیقت از جمله مسائل مهم آبادی غیر از هوای جهنمی قم ، آب آن است، لذا متصدیان امر از همان ابتدا قول مصاعد ت درترمیم و شیزین شدن آب قم را می دادند از رئیس جمهور گرفته تا استاندار و فرماندار و شهردار و کفش دار همه وهمه کوشیدند تا آب قم را به اوج شیرینی و شفافیت برساندند ؟!
مدیریت بسیار قوی در این زمینه بکار گرفتند ، یعنی صورت مساله را پاک کردند و هم خودشان و هم مردم را راحت نمودند ؟! همین مسال معروف که اگر مسئله را بلد نیستید صورت مسئله را پاک کنید ؟!
به هر حال آب یک امر حیاتی است و نمی توان بدون آن زندگی کرد ، پس بدون این ما یع حیاتی در منزل نشسته بودم تا شاید فرجی حاصل شود ! یک مرتبه بفکر افتادم زنگی بهسازمان پایان آب بزنم . زنگ به 118 زدم و شماره ی سازمان پایان آب را پرسیدم ! این شماره را یغنی 7839093 الی 5 را به من مرحمت فرمودند؟! این شماره را به زحمت گرفتم که آقایی بزگوار ظاهرا بعد از صرف صبحانه گوشی را برداشت و گفت آقا اشتباه گرفتی ؟ به ایشان گفتم آقا پس حالا چه خاکی به سرم یریزم ، هوا گرم و کولر بی صاحب آب ندارد ؟! ظروف روی ظرفشویی مانده ووو گفتند با این شماره تماس بگرید ، به او گفتم آقا تورا به خدا شماره نده کسی گوشی را بر نمی دارد ، وی فرمود: به هر حال باید این شماره را 2851930 الی 6 را بگیری؟! آقا چشمت روز بد نبیند هر چه شماره ی مذ کوررا گرفتم، کامپیوتر بی غیرت ( که خدا لعنت کند این کافر های بی دین را که این کامپیوتر را ساختند) می گفت این شماه مسدود می باشد. دوباره با عجزو التماس از 118پرسیدم که آقا ما موفق به وصل سازمان پا یان آب نشدیم که این بار شماره ی 122 را داد ، خدا را شاهد می گیرم که به مدت یک ساعت این شماره را می گرفتم و بوق اشغال می زد تا اینکه با (حمد و قل هو الله) گرفت ؟! ولی کامپیوتر دوباره دخالت کرد و همی می گفت : شنوده عزیز اپراتور در حال پاسخ گویی به دیگری است وتا شنیدن پاسخ صبر نمائید ؟! ما آنقدر صبر کردم تا فرج حاصل شدو برق هم رفت ؟1 و مشگل ما به کلی حل شد! چون تلفن ما با برق کار می کند و حال که برق نیست نه دیگر مسئله ای وجود دارد و نه پاسخی می خواهد !!!!
خلاصه بعد که برق تشریف فرما شد ، ما دوباره شماره را گرفتیم و گرفتیم و گرفتیم تا معزه رخ داد و ما با متصدی امر ارتباط برقرار نمودیم و معضل را به ایشان گفتیم و ایشان راهنمایی کامل بلکه افاضه ی اکمل نمودند و مشگل ما را حل کردند ! بدین صورت که مردم باید کمتر آب مصرف کنند تا به همه برسد و الا کاری نمی توان کرد ؟! من هم از وی بسیار تشکر کردم . قصه تمام شدو ما بی آب کما کان ماندیم تا ان شا الله باران بیاید.
البته من یک راه حل به نظرم می رسد که اگر شهرداری پول بیشتری بگیرد و تراکم بیشتری بدهد که ساختمان ها بلند تر شود و طرح 99 ساله هم به ثمر بنشیند ، ذز این صورت هم بی خانه ها خانه دار می شوند و هم بی آب و برقی ها دارای آب و برق می شوند ، البته این در صورتی است که یک دعا بخوانیم و رو به آمریکا بایستم و فوت کنیم تا آمریکا سوسک شود و از دیواربالا رود ، و الا این راه حل ما هم به درد عمه مان می خورد ..

خوشبخت ترین مردم جهان

اخیرا پژ وهشگران نظر، سنجی مردم کشور کانادا را یکی از مردم ها ی خوشبخت جهان بعد از دانمارک معرفی کرده است . جالب آنکه آمریکا در رده ی شانزدهم قرار دارد.
کانادا از نظر وسعت نیز از کشورهای وسیع جهان بشمار می آید . واز جهت سرمایه نیز از کشورهای رده بالا به حساب می آید . البته تا آنجا که ما شنیدیم .
اما بواقع خوشبختی در جیست ؟
لابد قانون و قانون مداری، تدوین قوانین مطابق با منافع و مصلحت مردم، انتخاب شیوه ی زندگی ، نظم و انظبات اجتماعی،مردمی دانا و قانع ، عدم خیانت به یکدیگر، آزادی فردی و رفاه معیشتی، احترام به حقوق همدیگر، فرهنگی فرهیخنه و وارسته ، نظامی دلخواه و کار آمد در منافع مردم ، نظام قضایی مستقل و مساوات گستر، کارگزاران مردمی و مصلح ووووهمه و همه در خوشبختی یک نظام و مردم دخالت دارد که اگر نگوییم علت وعلل است ولی به یقین علت تامه است.
اما کشور عزیز ما ایران کجای کار است ؟!
ما معتقدیم که مسلمانیم و اسلام اکمل ادیان و دستوراتش انسان را به فلاح و رستگاری که همانا خوشبختی است می رساند . بویژه که الان دست اند کاران ایران همین پیام آوران و روحانیون هستند که مروج و مبلغ همین دستوراتند. پس به یقین همین دستورات را ترویج می کنند و ما باید خوشبخت ترین مردم جهان باشیم ؟!
حال اگر خوشبختی همین است که در ایران حاکم است که دست مریزا و خسته نباشید ، و نتیجه آن است که کشور های مدعی یا دروغ می گویند و یا واقعا خوشبختی آنان غیر از خوشبختی ما است و ما آن را خوشبختی نمی دانیم و خوشبختی ما درست است ؟! که در این صورت باید افراد منصف و بی غرض و مرض قضاوت کنند .
و اگر کمترین شکی در این باره داریم ( البته نعوذا باالله) پس یاید یا به دستورات شک کنیم که باز (نعوذا باالله) و اگر به دستورات شک نکنیم باید به مروجین شک کنیم که باز هم (نعوذا باالله)
پس به هیچ کجا شک نمی کنیم و خودمان را راحت می گذاریم اگر راحتمان بگذارند؟! اصلا ما چکار به دنیا داریم که چطورند ؟! نعوذا باالله

سوالات جدی و گریز ناپذیر از دست اندر کاران این نظام چه قبل و چه بعد

قبل از طرح این سوالات، چند نکته بعنوان مقدمه لازم و ضرور به نظر می آ ید :
مقدمه ی اول :
!) همه می دانند: که جنگ یک پدیده ی مشئوم و ویران گر است که اگر کسی منکر شود مشگل روحی
و روانی ویا مرض و غرض دارد .
2) معمولاجنگ گزینه ی اجباری و متناقض با منافع ملت ها و بیشتر در راستای سیاست دولت ها است.
3) ممکن است جنگ موجب تلاش بیشتر و در نتیجه نو آوری های تازه و پیشرفت نسبی شود ولی بواقع
هیچ کس نمی تواند انکار کند که با ویران گری ها یش قابل مقایسه نیست .
4) جنگ ویرانگر اقتصاد ، مخرب فرهنگ و تمدن، منافی با پیشرفت و سیر معقول اجتماع ، زمینه ساز
فسادو نا امنی وفقر و استیصال جامعه و.... است .
مقدمه ی دوم :
1) انقلاب کاریز ماتیک ایران، در بهمن 57 رخ داد و در حدود شهریور 59 جنگ صدام با ملت ما که منتظر فرا رسیدن مدینه ی فاضله و بهشت جاودان وعده داده شده بودند .
2) همه می دانند: که صدام فردی خونخوار ، جنایتکار ، غیر قابل اعتماد ، مخ نظامی صرف ، بی رحم ، بیرون آمده از حزب بعثی بسته و نابکار ، وووو
3) همه می دانند: که بعضی از کشور ها مترصد فرصتند تا سلاح های جدید خود را در معرض آزمایش و فروش قرار دهند .
4) همه می دانند: که در مواقع بروز جنگ ، سیاست ها ی مدبرانه ، مدیریت های عاقلانه ، محاسبات مدققانه ، تجمیع فکر های متفکرانه ، پرهیز از احساسات کودکانه ، دوری از اغراض مغرضانه، رفتار منصانه ، تصمیم های عادلانه وووو کار برد دارد .
با این اوصاف : سوالات از این قرار است ، که اگر بی پاسخ بماند به یقین مسولین در درگاه خالق هستی و دادگاه بی چون و چرای تاریخ و ملت مواخذه و محاکمه خواهند شد ، به امید وجود قاضی عدالت گستر و دادخواه و ظالم ستیز.
1) چرا جنگ شروع شد؟
2) جدای از اینکه ما می خواستیم انقلاب را صادر کنیم ولی بعد از اینکه متوجه شدیم چنین چیزی ممکن نیست !چرا ادامه پیدا کرد؟
3) با اینکه بی اعتباری صدام و نا خرسندی دنیا نسبت به این فرد جانی ثابت بود ، چرا همه ی دنیا (و به گفته ی خود مسولان نظام؟ شرق و غرب پشت سر صدام در جنگ )علیه ما صف کشیدند ؟( همانند سیاست های هم اکنون که بیش از پیش دنیا را علیه ما بسیج کرده است؟!) مگر ما چه کردیم که دنیا یک پارچه علیه ما صف آرایی کردند؟ آیا سیاست صدام دنیا را به پشتوانه ی خود و علیه ما بسیج کرد ؟ یا سیاست ما باعث چنین امری شد ؟ ویا فکر می کردیم دنیا را مثل شاه سرنگون می کنیم؟
4) ممکن است گفته شود که طبیعی است که اعراب به پشتوانه ی صدام در آیند ؟ (در تاریخ نیز شواهد وجود دارد ، جنگ عثمانی ها با ایران ، مسائل سنی و شیعه و غیره؟!) ولی سوال اینجاست که مگر ما نمی دانستیم که اعراب حس ناسیو نالیستی دارند و بر علیه ما متحد می شوند ؟ و دیدیم که همه علیه ما متحد شدند ؟! کویت رسما جزیره ی بوبیان را در اخیار صدام قرار داد ؟! عربستان خرج جنگ صدام را را می پرداخت ؟! ( البته دیدیم که مزدشان را گرفتند؟!) وووو تنها و تنها آن بعثی دیگر آقای حافظ اسد سوری بود که با چهره ی دوگانه و یا هزار گانه دهان برای بلعیدن منابع این ملت مظلوم باز کرده بود و بعضا به میخ و گاهی به نعل می زد ؟! هماندد دردانه اش بشار جان که روش پدر را به پیش گرفته ؟!
5) دور از تعصب و توجیح اعمال خودمان و به عبارتی منصفانه ، نتیجه ی این جنگ خانمانسوز چه بود؟!
6) بواقع آیا این جنگ وبه گفته ی خودمان منافع استکبار جهانی را تامین نمی کرد ؟ ! کما اینکه همین شعار را هنوز که هنوز است نمی دهیم؟!
7) حضرت عباسی این مملکت را چقدر عقب انداختیم ؟!و دنیا به کجا رسیده ؟! البته کشور های صنعتی و غربی که بمانند ؟! همین مالزی و یا اندونزی و.......
آقا باور کنید چهار سال دیگر آب برای نوشیدن نداریم ؟! بماند که الان پول نفت و گاز و منابع دیگر در حلقوم حسن و اسماعیل وهابی که برای صدام عزای عمومی گرفت و یا طا لب که برای ابو مصعب عزا دار بود و جاسم و قاسم یاسرو مقتدا و مصطفی و مجتبی ومرتضی و ووو است ؟!
والیه المشتکی فی کل امور

مستی و هستی

دروادیه ی مستی مستان همه مستند*****راه و روش مستی هرگز نگسستند
دررهگذر مستی مستا نه ی مستند*****با می بنشستند ولی نی نشکستند
مستانه خرامیدن و مستانه رمیدن*****گر باده پرستند ولی دل نببستند
مستانه چو پروانه پی شمع برستند ****** پیما نه بدستند که بت را نپرستند
چون با می معشوق به میخا نه نشستند ****** تا خا نه ی تزویر بروی خود ببستند
عا شق تر از آنند که دنیا بپرستند ****** مخمور دمی اما شیدا و ملستند
با مست بگویید که باشد ره مستی ****** دلدادگی و عاشقی و هستی و مستی
این بود دمی گام زدن در ره مستی ****** اما طرف دیگر دنیا بودو ریا پرستی
سجا ده پرستان که به می دل نببستند ****** تسبیح بدستند که تا ره بگسستند
با می ننشتند و ساغر بشکستند ****** این ظاهر امر است که حق را نپرستند
چون مسجد و محراب به نام خود ببستند****** عشرتکده و میکده و دیر گسستند
ظاهر بپسندند و ز معنا برستند ****** تا هر چه که زیباست بر آن چشم ببستند
آن منبر و لباده که ابزار بدستند ****** آراسته شدند با آن تا راه گسستند
گویید به این قوم که با شد ره رستی ****** آزادگی و راستی و زیبا پر ستی

اگر عاقل باشم دیگر اروپا نمی روم

!قبل از اینکه از غیر خودی ها محسوب شویم واز سفر مکه و کربلا و سوریه توسط امیر الحاج این مرد 00000000 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! محروم گردیم ، به این ممالک می رفتیم و لذت می بردیم و هنگام بازگشت نیز سر حال و با پرونده بهشتی باز می گشتیم .چرا که :1) این ممالک دار المومنین هستند و با مومنین در حشر ومعاشرت بودیم .2) سفر به ممالک مذکور بهشت به همراه دارد و خواهد داشت.3) در این ممالک غذاهای حلال می خوردیم . مشروبات همه حلال و اسلامی بود.4) از بنا های طاغوتی و هزران ساله خبری نبود و هرچه بود از آثار جدید که همین غربی ها ساخته اند بود البته غیر جاهای نیمه باقی مانده از آثارطاغوتیش وووووو5) هنگام بازگشت مورد استقبال قرار می گرفتیم کما اینکه در عزیمت همراهی می شدیم .6) از همه مهمتر موقعی که باز می گشتیم دچار سردر گمی و افسردگی نمی گشتیم چون شباهت های فراوانی بین ما شیعیان و این ممالک بود از جمله آب و هوا دین و سنت عواطف اجتماعی و غیره اما در حقیقت در کشورهای غیر اسلامی و از جمله کشور های غربی و بخصوص اروپا چه می گذرد ؟ 1) این ممالک دار الکفر است ؟!2) به جای مسجد و محراب می و میخانه وجود دارد؟! 3) خداوندمردم این ممالک را از نمار و روزه و حج و جهاد و 000 محروم ساخته است ؟!4) آزادی در دین و عقیده و00000 دارند ؟! نمی دانند آزادی یعنی بی بند و باری؟!5) بناهای هزران ساله و طاغوتی دارند ،آخر این ها به چه درد می خورد؟!6) از آثار بدرد نخور و طاعوتی به خوبی حفاظت می کنند ( موزه ی اوور در فرانسه) اما از حق نگذریم چه مبلغ سرشاری کسب می کنند؟! 7) از نظر آب وهوا که نگو هر روز باران می آید آفتاب به ندرت دارند همه سبزه وگل و گیاه ، این بی دینان یک متر کویر ندارند .؟!8) ازنظر صنعت که نگو همه چیز پیشرفته و انسان ها ماشینی و از هم اکنون روانه ی دوزخند،؟!9) از نظر روابط اجتماعی هم بی کلاسند ممکن است فردی بسیار کار داشته باشد ولی پشت چراغ قرمز می ایستد و اصلا فکر نمی کند که بابا بزن و برو و به کارت برس ؟!10) از نظر فرهنگی: اینان فکر می کنند که انظباط اجتماعی مشگلی را حل می کند ؟!فکر می کنند رعایت حقوق دیگران عدالت است ؟! به هم دروغ نگویند هنراست ؟! سر هم دیگر کلاه نگذارند فایده دارد؟! اصلا بین سادات و غیر فرقی نمی گذارند ؟! وای بر احوالشان که حوق سادات را با ذیگران یکسان می دانند؟! نمی دانند که این بزرگواران در شکم مادر با حقوق مضاعف به دنیا می آیند ؟!همچنین نمی دانند که رضوان بهشت از آنان است ؟! ووووو از همه مهمتر تابع هیچگونه ولایتی نیستند؟! خیال می کنند با چهار تا ابزار آلات پیشرفته و مدرن یا چهارتا بنای سر به فلک کشیده و آسمان خراش ، چهارتا شهر تمیز و زیبا ، چهارتا دریای آب و رودو رودخانه ، چهارتا فروشگاه کذایی وووو عقل کلند زهی خیال باطل ؟! وووووبابا والا گیج و سر در گم شدیم و دیگر هیچ سر در نمی آوریم لذا نوشته هامون هم بی در کجاست و گیج و بی سرو ته است ؟!اما به یقین می رساند که چرا دیگر به اروپا نمی روم چرا که سر در گمی افسردگی و ووبه همراه دارد؟!