۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

زمینه چینی حصر داشت فراهم می شد ، آنطور که گفته می شود توسط آقای مکارم طرح داده شده بود و به دستور از بالا و به دست ری ش شهری در حال انجام شدن بود .
به هر بد بختی که بود خود را محضر آفا رساندم ، اطرافیان همه خسته و هر کس دنبال راه حلی بود . ولی آقا بدون هیچ اظطرابی اما خسته و بی حال روی صندلی نشسته بود سلام دادم و کنارش نشستم . گفتم آقا خسته به نظر می رسید ، گفتند:" بسیار خوابم می آید ؛ این داردها را که می خورم خواب آور است و نمی توانم مطالعه کنم ". بسیار تعجب کردم ؟! سوال کردم آقا وقت مطالعه نیست بخوابید ، فرمودند :"فرصت کم است و الان موقع مطالعه است ." گفتم آقا در این شلوغی ، گفتند:" بله ."، شب که نمی گذارند مطالعه کنیم و نمی گذارند بخوابیم ." پرسیدم آقا چطور نمی گذارند بخوابید ؟ گفتند :" از بس روی پشت بام راه می روند و صدای خشن - با پوتین- راه رفتن آنان اذیت می کند "، گفتم اما اگر خواب غلبه کند ، انسان می خوابد ؟. گفتند :" تنها راه رفتن آنان روی پشت بام نیست که اذیت می کند بلکه شنود گذاشتن و یا عربده بلند گو که رو یه اطاق گذاشتند و اهانت می کنند و یا هل هله شبانه روزی آنان پیش کش !!!! ولی این دوربین که سرش را بطرف منزل ما گذاشتند ، بسیار آزار دهنده است که خواب و مطالعه و آرامش ما را گرفته است ؟"! تا این حرف را از استادم شنیدم بغض گلویم را گرفت و نتوانستم تحمل کنم ؛ با گریه و دلی پر خون از اطاق بیرون آمدم و از بین ماموران داخل حیاط محطاطانه بیرون آمدم ؟1و با خود گفتم این است انسانیت و عدالت در جمهوری اسلامی که باجان و خون خریدیم ؟!
مردم دنیا ما که می نویسیم و به زحمت می فرستیم دیگر خودمان نمی توانیم ببینیم ؟! چرا که وبلاگ ما هفت میخه مهر موم عدالت خورده و ما از آین عدالت بی بهره نیستم ولی شما که می توانید بخوانید و به حال ما غبطه بخورید . حاشا و کلا

۱ نظر:

ورجاوند گفت...

با درود
سلامت
سعادت
سیادت
سرور
سروری
سبزی
سازندگی
هفت سین زندگیت باد
نوروز مبارک